ببین دختر جون.....
روزی که ازدواج میکنی اونی که میخنده مادرته
چون تو داری خوشبخت میشی و تو رو تو لباس عروسی میبینه
اما اونی که غم داره و از درون از جدا شدنت اشک میریزه
اونی که تو تا عمر داری ناموسشی
اونی که نمی تونه پشتت نباشه
اونی که تو آبروشی
اونی که با نابودی تو کمرش میشکنه....
بابات.....
ببین چقد به این پسرایی که میان و میرن فکر میکنی ..!
چقد بخاطرشون هر کاری میکنی ....!
واسه اون بابا... اون مرد اصلی کل عمرت یکم وقت بذار .......
بدون.. محبت تورو با هیچ مهر و محبتی تو دنیا عوض نمی کنه ...
اونه که ناز واقعی تورو با دنیا میخره نه پسری که ناز بودن تورو
واسه ارضاء نیازهای روحی و جسمی خودش میبینه ...
به بابات محبت کن دوست داشتنتو ابراز کن ببین بهت خیانت میکنه؟...
ببین محبتتو با دختر خوشکلو خوش هیكل تر از تو میفروشه؟...
ببین اشکتو در میاره؟ ...
نکن ...
همیشه نیستا...



تاريخ : چهار شنبه 26 آذر 1393برچسب:مطلب,مطلب متفرقه, | 18:57 | نويسنده : ثنا بهرامی |
.... ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ



نه مثل جبر...



نه مثل هندسه ...!



نه ﻣﺜﻞ ۱ منهای ۱



ﮐﻪ ﻫﻤﯿﺸﻪ ۰ ﻣﯿﺸﻮﺩ



ﻣﺮﺍ ﯾﺎﺩ ﺑﮕﯿﺮ



مثل نیمکت آخر...



زنگ آخر...



ﻭ ﺩﺳﺘﺎﻧﯽ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﺗﻮ ﺭﺍ



... ﻣﺪﺍﻡ ﺭﻭﯼ ﭼﻮﺏ ﺣﮏ ﻣﯿﮑﺮﺩ



مرا یاد بگیر....!
 
 



تاريخ : چهار شنبه 26 آذر 1393برچسب:مطلب,مطلب غمگین, | 18:52 | نويسنده : ثنا بهرامی |

لعنت بر دوراهی
هنوز صدای قدم هایت را پشت سرم می شنوم
که همچون غریبه ای مرا بی تفاوت دنبال می کنی
ومن این چنین پیش خود می پندارم که هنوز …
با گام هایت مسیرمرا دنبال می کنی ولی افسوس …
مرگ بر دوراهی ها ، لعنت بر هرچه بیراهه است
آری به اولین دوراهی که رسیدیم دیگر صدای قدم هایت نیامد
تو رفته بودی همه گفتند که تو عابری بیش نبودی …
ولی من میگویم دوراهی ها تورا ازمن ربودند
لعنت بر دوراهی ها 



تاريخ : چهار شنبه 26 آذر 1393برچسب:مطلب غمگین, | 18:49 | نويسنده : ثنا بهرامی |

ی قرار تو ام و در دل تنگم گله هاست
آه! بی تاب شدن عادت کم حوصله هاست

مثل عکس رخ مهتاب که افتاده در آب
در دلم هستی و بین من و تو فاصله هاست

آسمان با قفس تنگ چه فرقی دارد
بال وقتی قفس چلچله هاست

بی تو هر لحظه مرا بیم فرو ریختن است
مثل شهری که به روی گسل زلزله هاست

باز می پرسمت از مسئله دوری و عشق
و سکوت تو جواب همه مسئله هاست



تاريخ : چهار شنبه 26 آذر 1393برچسب:مطلب غمگین, | 18:45 | نويسنده : ثنا بهرامی |

تا حالا تنهایی رو از عمق وجود حس کردین؟

الان میفهمم تنهایی چیه همیشه همه دوروبرم بودن اصلا تنها نبودم ولی الان تنهای تنها شدم

یه دوست داشتم باهاش صیغه خواهری خونده بودیم خیلی هم دوسش دارم 

یه دوست دیگه هم دارم اونم خیلی دوسش دارم ولی الان به خاطر مدرسه ها از هم جدا افتادیم

وقتی دلم میگیره خودم هستمو خودم کسی نیست باهاش حرف بزنم  این روزا دلم خیلی میگیره فقط دلم میخواد گریه کنم 

به ظاهر پیش بقیه خودمو میزنم به شادی ولی تو دلم اشوبی هستش

خیلی سخته وقتی دلت گرفته یه کسی میخوای بغلت کنه و تو بغلش گریه کنی ولی کسی نباشه و بدتر این 

که باید نقش ادم های شاد و بازی کنی که کسی به راز چشمات و دلت پی نبره

این روزا خودمو یا با درس مشغول میکنم یا با چت ولی هیچ کودوم از اینا حالم رو خوب نمیکنه

چی کار کنم اخه از یه طرف هم تو زندگی هم مشکل دارم از یه طرف هم دوری دوستام هستش

کلا داغونم 

از عمق وجود حس میکنم که تنهام وکسی هم نیس که باهام باشه گریهگریه

 



تاريخ : شنبه 19 مهر 1393برچسب:, | 21:5 | نويسنده : ثنا بهرامی |

زن ها موجوداتی هستند که اگر دوستتان داشته باشند،
فقط کافی ست وقتی اسمتان را صدا می زنند
به جای "جانم" ، بگویید "بله" تا بزنند زیر گریه!!
شما را به خدا این چیزها را بفهمید!
دل زن ها روزی هزار بار می لرزد و می ریزد و خالی می شود؛
شما را به مردانگی تان،
وقتی دیوانه می شوند و بیخودی بهانه می گیرند، 
فقط بغلشان کنید و برای هیچ چیز راه حل نشانشان ندهید .



تاريخ : سه شنبه 8 مهر 1393برچسب:, | 19:28 | نويسنده : ثنا بهرامی |

✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﻣﻴﺨﻮﺍﺩ ﻫﻴﭻ ﻛﺲ ﺳﻜﻮﺗﺸﻮﻥ ﺭﻭ ﻧﺸﻜﻨﻪ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺯﻧﺪﮔﻴﺸﻮﻧﻮ ﺑﺎ ﺩﻧﻴﺎﻱ ﻣﺠﺎﺯﻱ ﭘﺮ ﻣﻴﻜﻨﻦ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺟﺎﻱ ﺷﺐ ﻭ ﺭﻭﺯﺷﻮﻥ ﻋﻮﺽ ﺷﺪﻩ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﻣﻴﺨﻮﺍﺩ ﻳﻜﻲ ﺭﻭ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻦ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺷﺘﻨﺶ ﻭﺍﻗﻌﻲ ﺑﺎﺷﻪ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺩﻳﮕﻪ ﺍﺯ ﺁﺩﻣﺎ ﻣﻴﺘﺮﺳﻦ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺗﻴﭗ ﻣِـﺸـﻜﻲ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻫﺮ ﺗﻴﭙی ﺗﺮﺟﻴﺢ ﻣﻴﺪﻥ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﻫﻤﻪ ﺟﺎ ﺗﻨﻬﺎﻥ ﻭ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎی ﺩﻳﮕﺮﺍﻥ ﺭﻭ ﮔﻮﺵ ﻣﻴﺪﻥ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﻫﻲ ﺍﺯ ﺧﺪﺍ ﮔِـﻠﻪ ﻣﻴﻜﻨﻦ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﻋﺎﺷﻖ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﻫﺎﻱ ﭘﺮﺩﺭﺩﻥ ﭼﻮﻥ ﺩﺭﺩﺷﻮﻧﻮ ﻗﺸﻨﮓ ﺗﻮﺻﻴﻒ ﻣﻴﻜﻨﻪ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺧﻨﺪﻩ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺗﻠﺨﻪ ﻭ ﮔﺮﻳﻪ ﻫﺎﺷﻮﻥ ﺩﻳﮕﻪ ﺁﺭﻭﻣﺸﻮﻥ ﻧﻤﻴﻜﻨﻪ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺩﻭﺱ ﺩﺍﺭﻥ ﺷﺎﺩ ﺷﻦ ﻭﻟﻲ ﻫﻤﻪ ﺵ ﻓﺎﺯ ﻏﻢ ﺩﻧﻴﺎﺷﻮﻧﻮ ﻣﻴﮕﻴﺮﻩ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﻴﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺩﻟﺸﻮﻥ ﺷﻜﺴﺘﻪ ﻭﻟﻲ ﺻﺪﺍﺷﻮ ﺩﺭﻧﻴﺎﻭﺭﺩﻥ . . . !
✔ ﺑﻌﻀﯿﺎ ﻫﺴﺘﻦ ﺍﺯ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﺧﺴﺘﻪ ﻥ ﻭﻟﻲ ﭼﻮﻥ ﻣﺠﺒﻮﺭﻥ ﺩﺍﺭﻥ ﺯﻧﺪﮔﻲ ﻣﻴﻜﻨﻦ . . . !
✔ ﺍﻳﻦ بعضی ﻫﺎ ﻋﺠﻴﺐ ﺷﺒﻴﻪ ﻣﻨﻦ خیـــــــــــــــــــــــلی عجیــــــــــــــــــــب



تاريخ : جمعه 4 مهر 1393برچسب:, | 19:51 | نويسنده : ثنا بهرامی |



تاريخ : جمعه 4 مهر 1393برچسب:, | 19:38 | نويسنده : ثنا بهرامی |

ایستاده بود و به ویترین فروشگاهی نگاه می کرد

زنی در حال عبور اورا دید

اورا به داخل فروشگاه برد و برایش لباس و کفش خرید

و گفت مواظب خودت باش

کودک پرسید : ببخشید خانم شما خدا هستید؟؟؟

زن لبخند زد و پاسخ داد: نه من فقط یکی از بنده های خدا هستم

کودک گفت : می دانستم با او نسبتی داری....



تاريخ : پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, | 20:18 | نويسنده : ثنا بهرامی |

مـــــن،
نبودنت را ، تــــــاب می آورم
رفتنت را ، تحمـــــّل میکنم . . .
فراموش شدنم را ، بــــاور میکنم . . .
امــــــا . . . . . .
فــــــراموش کردنــــــت . . .
دیگر . . . کـــــا رِ مــــــن نــــــیست
. . . . !!



تاريخ : پنج شنبه 3 مهر 1393برچسب:, | 20:14 | نويسنده : ثنا بهرامی |